مرد نیستم اما حرفم یکیست
تو !
&&&&&
تنهایی قشنگ‌ترین حس دنیاست
چون برای داشتنش نیاز به هیـــــچ‌ کـــــس نداری . . . !
&&&&&
شکفتی همچو گل در بازوانم / درخشیدی چو می در جام جانم
به بال نغمه آن چشم وحشی / کشاندی تا بهشت جاودانم . . .
&&&&&
لب خشکم ببین چشم ترم را / بیا از باده پر کن ساغرم را
دلم در تنگنای این قفس مرد / رسید آن دم که بگشایی پرم را . . .
&&&&&
دوستی را که چشم انتخاب کند ، ممکن است محبوب دل نشود
ولی آن را که دل انتخاب کند ، بی گمان نور چشم خواهد شد . . .
&&&&&
مرد نیستم اما حرفم یکیست
تو !
&&&&&
تنهایی قشنگ‌ترین حس دنیاست
چون برای داشتنش نیاز به هیـــــچ‌ کـــــس نداری . . . !
&&&&&
شکفتی همچو گل در بازوانم / درخشیدی چو می در جام جانم
به بال نغمه آن چشم وحشی / کشاندی تا بهشت جاودانم . . .
&&&&&
لب خشکم ببین چشم ترم را / بیا از باده پر کن ساغرم را
دلم در تنگنای این قفس مرد / رسید آن دم که بگشایی پرم را . . .
&&&&&
دوستی را که چشم انتخاب کند ، ممکن است محبوب دل نشود
ولی آن را که دل انتخاب کند ، بی گمان نور چشم خواهد شد . . .
&&&&&
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم
نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم
برای اینکه نگذارم بیایند . . .
&&&&&
از عشق مکن شکوه که جای گله ای نیست
بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست
من سوخته ام در تب ، آنقدر که امروز
بین من و خورشید دگر فاصله ای نیست . . .
&&&&&
قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض
صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض
یک طرف خاطره ها
یک طرف پنجره ها
در همه آوازها ، حرف آخر زیباست
آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم ؟
حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست
&&&&&
به روی زندگی دو خط زرد می کشم
و چشم عاشق تو را که گریه کرد می کشم
تو رفتی و بدون تو کسی نگفت با خودش
که من بدون چشم تو چقدر درد می کشم . . .
&&&&&
ای دلم مستغرق سودای تو / سرمهٔ چشمم ز خاک پای تو
جان من من عاشقم از دیرگاه / عاشق یاقوت جان افزای تو . . .
&&&&&
خنده از لطفت حکایت می‌کند / ناله از قهرت شکایت می‌کند
این دو پیغام مخالف در جهان / از یکی دلبر روایت می‌کند
کوثر است این عشق یا آب حیات / عمر را بی‌حد و غایت می‌کند . . .
&&&&&
مدتهاست نه به آمدن کسی دلخوشم
نه از رفتن کسی دلگیر ، بی کسی هم عالمی دارد . . .
ا&&&&&
دوست داشتن ، نه در ازدحام روز گم می شود
نه در خلوت شب
خفته یا بیدار دوست می دارمت . . .
&&&&&
دیدار ما که آن همه شوق و امید داشت
اینک نگاه کن که سراسر ملال گشت
و آن عشق نازنین که میان من و تو بود
دردا که چون جوانی ما پایمال گشت !
&&&&&
گرگ هم که باشی
عاشق بره ای خواهی شد
که تو را به علف خوردن وا می دارد
و رسالت عشق این است
شدنِ آنچه نیستی !
&&&&&
اگه عاشقت نبودم ، پا نمی داد این ترانه
بی خیال بد بیاری ، زنده باد این عاشقانه . . .
&&&&&
من دیوانه ی آن لحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی
و محکم در آغوشم بگیــری
و شیطنت وار ببوسیم
و من نگذارم !
عشق من ، بوسه با لجبازی ، بیشتر می چسبد !
&&&&&
هرگز نفهمیدم فراموش کردن درد داشت یا فراموش شدن
به هر حال دارم فراموش میکنم فراموش شدنم را . . .
&&&&&
دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست
تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست
قانعم ، بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست . . .
&&&&&
اتاق تنهاییم پا به ماه اتفاق تازه ایست
به گمانم یکی نبود قصه های من در راه است . . .
&&&&&
عاشق ترین مرد ، آدم بود
که بهشت را به لبخند حوا فروخت . . .
&&&&&
مرا تا نقره باشد می‌فشانم / تو را تا بوسه باشد می‌ستانم
و گر فردا به زندان می‌برندم / به نقد این ساعت اندر بوستانم
جهان بگذار تا بر من سر آید / که کام دل تو بودی از جهانم . . .
&&&&&
میتونم بپرسم چه عطری میزنی ؟
بوی خوشبختی میدهی انگار . . . !
نظرات شما عزیزان: